اول اخلاق ما، بعد تكنيك آنها

وقتي در تقابل ما ـ ايرانيان ـ با جامعه غربي، كار به جاهاي باريك مي‏كشد، از جمله مؤلفه‏هايي كه به عنوان امتياز خود بر غربي‏ها عنوان مي‏كنيم، اين است كه ما «اخلاق» داريم و آنها ندارند. بويژه اگر صحبت از پيشرفت‏هاي تكنيكي و... باشد، براي اينكه كم نياورده باشيم به اين امتياز اشاره مي‏كنيم و دلخوش مي‏شويم كه اگر هم صنعت و اقتصاد ما پيشرفته نيست، لااقل اخلاق كه داريم.

  

ادامه نوشته

«دینداری» با توزیع فله ای «نماد»ها

 در چنین جامعه ای است که برای اعتراض به یک سخن ساده و یا یک حرکت کوچک مثلاً غیراخلاقی از جانب یک مقام مسئول در فلان سفر خارجی، «کفن پوش» می شوند ولی در برابر انحراف از اساسی ترین مبانی اسلام و انقلاب، حتی بیانیه نیز صادر نمی شود. در سایه رویکرد «ظاهرگرایانه» است که همواره برای مردم ایران، «حاشیه» مهمتر و جذاب تر از «متن» است. حاشیه دینداری، حاشیه اقتصاد، حاشیه سیاست، حاشیه ورزش و... بسیار حیاتی تر از متن آنهاست.

 

ادامه نوشته

هم از آخور، هم از توبره

امروز دقيقاً همان زماني است كه بايستي تكليف خود را با اين مفاهيم روشن سازيم. بويژه كساني كه از جانب مردم تصدي امور را در مملكت بر عهده دارند بايد نسبت خود را با خاصيت‏هاي زندگي ديني معين كنند. بالاخره بايد بگويند كه آيا علي(ع) الگوي عملي براي سياستگزاري و عمل است يا نه؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس اين توجيهات مسخره و تبصره‏هاي امتيازآور چيست؟ و اگر پاسخ منفي است همان بهتر كه هرگز نام او را بر زبان نياورند؟

 

لینک این مطلب در عدالتخانه

 

ادامه نوشته

خواب نمونده بودم

 

هر روز دير مي آمد. معاون مدرسه از دستش كلافه شده بود. نمي دانست چه كند. كارش اين شده بود كه وقتي همه رفتند كلاس، او نفس زنان وارد حياط مدرسه مي شد. چند بار تذكر گرفته بود ولي موثر نبود. در برابر بازخواست شديداللحن معاون، فقط سكوت مي كرد و به يك عذرخواهي و درخواست عفو، بسنده مي كرد. چند بار به اين وسيله موفق به عبور از بازخواست شده بود. اين بار ديگر توپ معاون خيلي پر بود.

 

ادامه نوشته

وقتی «احقاق حق»، «گداپروری» نامیده می شود

 

 «گداپروری». این ترکیب زشت و مشمئزکننده را این روزها بسیار می شنویم. در فرهنگ لغات، در معنای «گدا» آمده است: «نادار، بینوا و کسی که وجه معاش خود را به رایگان از «دیگران» طلب می کند». پس «گداپروری» یعنی «پول مفتکی به کسی دادن». توجه می فرمایید که طلب از «دیگران» را گدایی می گویند.

 

لينك اين مطلب در عدالتخانه

لینک این مطلب در بالاترین

لینک این مطلب در فضول اراکی

 

 

ادامه نوشته

كاري به كار خدا نداشته باشيد!

 

 

اينكه هوا گرم است يا سرد، مشيت و خواست الهي است و ما حق اعتراض به اين رويه را نداريم. اينكه در نقطه‏اي از زمين كوهي بلند سربرافراشته و در جايي ديگر دره‏اي عميق شكل گرفته، اين هم خواست پروردگار بوده و پرسش از چرايي اين مسئله به كفر مي‏انجامد! اينكه منطقه‏اي در كشور ما كوهستاني است و منطقه‏اي ديگر كويري، اين هم اقتضاي خواست و اراده الهي بوده است و...

 

 

لینک این مطلب در بالاترین

 

ادامه نوشته

از «مانور تجمل» تا زندگی های قسطی فقرا

 

لینک این مطلب در

عدالتخانه. سلدوزمرکزی نیوز. فلاحراسخون

وب نوشت. جام نیوزاینجابوشهرنیوز. ناقد

 

پی نوشت: متاسفانه در تعدادی از این لینک ها، بدون ذکر منبع از این نوشته استفاده شده است. با توجه به اینکه عرصه دنیای مجازی بسیار وسیع است، لااقل عزیزانی که اخلاق را ارج می نهند در رعایت امانت کوشا باشند.

 

ادامه نوشته

یکی از فضیلتهای علی(ع) از زبان یک محقق برجسته!

 

در یک روز رمضانی، در یکی از منبرهای پرمخاطب وسط شهر، خطیب عارف در باب فضایل علی بن ابیطالب(ع) سخن می گوید. او مدعی است که با تلاش وافری توانسته است تا بیش از هزار فضیلت علی(ع) را کشف! و در قالب یک کتاب گردآوری نماید که انشاءالله بزودی در اختیار شیعیان قرار خواهد گرفت. در ادامه هم برای آنکه بر حض حاضرین افزوده شود یکی از آن هزار فضیلت کشف شده از علی(ع) را تقدیم تشنگان می کند.

او می گوید: علی(ع) افضل از حضرت یعقوب است. چرا؟ چون یعقوب با گرگ سخن گفته و علی(ع) با شیــر! جریان هم از این قرار است که پس از آنکه برادران یوسف او را در چاه انداختند، برای انحراف ذهن یعقوب به وی گفتند که یوسف را گرگ خورده است. و یعقوب گرگ را فراخوانده و او را مورد سئوال قرار داد که چرا فرزندش را خورده در حالیکه مشهور است که علی(ع) در یکی از جریانات بسیار ناب! تاریخ اسلام با شیر بیشه سخن گفت...

نتیجه گیری فنی این بافندگی! نیز این می شود که چون شیــر از گرگ قوی تر است! و علی(ع) توانسته با شیر سخن بگوید پس افضل از یعقوب است!!!

البته کم نیستند چنین مزخرفاتی که به نام ذکر فضایل معصومین ورد زبان حرافان است. با شنیدن اینچنین خزعبلاتی، عرق شرم بر پیشانی هر شیعه زاده ای نقش می بندد. حیرت از این است که چگونه است که مقدس ترین تریبون ها در اختیار چنین اشخاصی قرار می گیرد و چگونه است که با این قبیل دروغ های آشکار هیچ برخوردی صورت نمی گیرد؟ و چگونه است که مردمانی پای اینچنین صحبتهایی می نشینند و ککشان هم نمی گزد؟

 لینک این مطلب در بالاترین