نسلی در حال تمسخر خویشتن

«تمسخرِ خویشتن» بیماری شایعِ ایرانِ امروز و پای ثابت تمام مناسبات اجتماعی ایرانیان است؛ آنچنان همه گیر و عمومی، که گویی ریشه در اعماق فرهنگ این مُلک دارد. نسلی که امروز در حال سربرآوردن است و «زیربنای ساخت ایرانِ آینده» می شناسیمش، آنچنان نگاه حقارت آمیز و آمیخته با تمسخری به خود و کشور خود دارد، که نظیرش را در هیچ مقطعی از تاریخ ایران سراغ نداریم.

ادامه نوشته

از بام می خوانند و از در می رانند!

همین شیوخ _که حلقه ی نخبگی را سال هاست در انحصار خود دارند_ در پی آن هستند که در صورت رسیدن به ریاست، گردش نخبگان را عملی کنند!! به تعبیری، «از بام می خوانند و از در می رانند».

...

شرایط حاکم بر فرآیند گردش نخبگان، آشکارا نشان از این دارد که هیچ غریبه ای نمی تواند وارد این چرخه شود. کسی که کمترین تفاوتی با جریانِ غالبِ قدیمی داشته باشد، قطعاً به زودی و به تبعیت از نیروی گریز از مرکز، به بیرون پرتاب خواهد شد. اتفاقاً این قاعده، تنها قاعده ای است که راست و چپ و اصلاح طلب و اصولگرا، در آن اتفاق نظر دارند.

ادامه نوشته

وقتی «خرس زرد» گریه می کند

«خواهش می کنم بفرمایید... تو را خدا... آقا... خانم... بفرمایید...»

از لحن صدایش می توان تشخیص داد که نوجوان است؛ معصومیت و سادگی از حرف زدنش می بارد.

پوستینِ زردرنگِ یک خرس بامزه را برتن دارد!

مقابل «مجتمع تجاری مولانا»! ایستاده و با التماس و خواهش، از عابرین دعوت می کند که از فروشگاه دیدن کنند. واقعاً بامزه است. بچه ها می خندند و بزرگترها بیشتر از بچه ها. تعدادی از خانواده ها هم نشسته اند روی صندلی و تماشا می کنند ادا و اطوار «خرس زرد» را.

ادامه نوشته

برسد به دست محمد مصطفی

سلام محمد

مي گويند تو نگران مايي همواره؛ مي گويند از «درد»هاي ما «دردمند»ي هميشه.

پس بدان كه «دردمندي»ات مستدام خواهد بود.

پس بدان كه هنوز هم بايد همانند سالهاي مكه، دلخون باشي و چشم ناگران.

چون ما نیز همانيم كه براي رهانيدن شان از دام جهل، بي تاب بودي...

ادامه نوشته