هر اندازه هم بخواهیم به این مناسبات مدرن خوشبین باشیم، نمی­شود. یعنی در واقع آنقدر بهانه دستمان است که نمی­توانیم آنها را نبینیم. آخر مگر می­شود این همه فاجعه را در اطراف و اکناف عالم دید و باز هم مدرنیته را پرستش کرد؟ چگونه می­توان سلاخی اخلاق را به نظاره نشست و مدرنیته را شریک جرم ندانست؟ مگر می­توان تلفات ناشی از تکیه بر آداب مدرن را دید و همچون ابلهان زبان به تحسین بنیانگذارنش گشود؟

چگونه می­توان بنی بشر را متوجه کرد که «آدمیت» رو به زوال است؟ قواعد و عادات سخیف حاکم بر جامعه انسانی را بنگرید. ببینید که چگونه خصایل حیوانی را با لعاب تجدد بر انسان قالب کرده­اند. ببینید که چگونه در روز روشن و با کمال پررویی، «نزاع برای بقاء» را اصل اساسی زندگی اعلام می­کنند؟ آری. «نزاع برای بقاء»! هر لحظه به ما یاد می­دهند که برای زنده ماندن باید از نعش دیگران گذر کنی. انگار فرمانی از آسمان فرود آمده که می­گوید: «راه نجات شما در له کردن دیگران است»

﷼﷼﷼

مسابقه می­گذارند برای رسیدن به اسفل السافلین و نامش را می­گذارند «ورزش». با یک سوت کوچولو، جماعتی را به جان هم می­اندازند و سپس می­گویند به بالندگی جامعه خدمت می­کنیم.

آشکارا «قمار» می­کنند و می­گویند اسباب «رشد» جامعه را فراهم می­کنیم. آری قمار می­کنند. میلیاردها ریال از کیسه بیت­المال زیر پای جوانکان نو رسیده می­ریزند و می­گویند می­خواهیم جوانانمان بر قله­های رفیع! قرار گیرند. با نمایش وقیحانه­ترین صحنه­های «توحش» به مردم، ادعا می­کنند که جامعه را از رخوت و سستی رها می­سازند.

مسابقه ثروت اندوزی و دلال­بازی راه می­اندازند و آنگاه فریاد برمی­آورند که کمبود بودجه داریم. پسر 17 ساله شهرستانی را می­برند در پایتخت و میلیون­ها تومان بارش می­کنند و از او انتظار دارند که «تقوا» را رعایت کند! فرزند معصوم مردم را ملعبه بازیهای قدرت خود می­کنند و آنگاه ندای مظلومیت جوانان سر می­دهند. عده­ای دلال را یک شبه صاحب میلیاردها تومان می­کنند و از «ترانسفر» و «ارزآوری» برای مملکت سخن می­گویند.

خیلی جالب است که «منطق مدرن» نیز در خدمت چپاولگران قرار گرفته است. می­گوییم این چه بساطی است که راه انداخته­اید؟ یعنی چه که کرور کرور سرمایه مملکت را برای بهره­مندی چند نفر دود می­کنید؟ می­گویند: پس این همه جوان را چگونه مشغول کنیم؟ مگر می­شود فوتبال را تعطیل کرد؟ مگر نمی­بینید که میلیونها نفر با تماشای این «جدال»، سرگرم می­شوند؟! برای اشتغال و مسکن و ازدواج جوانان، هزاران بهانه و منطق اقتصادی! را سرهم می­کنند و آن وقت در یک چشم بهم زدن، میلیاردها ریال به یک باشگاه مثلاً فرهنگی ورزشی عطا می­فرمایند.

دلال­های خادم ورزش، عده­ای را از کشورهای بیگانه وارد این مملکت می­کنند و پس از چند هفته که سر از فیفا درآوردند، دهها میلیون دلار جریمه تقدیمشان می­کنند.

هیجان ویرانگر را به جامعه تزریق می­کنند و سپس می­گویند «تماشاگرنما»ها به جان هم افتادند و از همه بدتر با حالتی مسخره می­آیند و در تلویزیون می­نشینند و از «اخلاق در ورزش» می­گویند. کدام اخلاق؟ ورزشی که ذاتاً بر مبنای «ستیز برای پیروزی» بنیاد نهاده شده، چه سنخیتی با اخلاق دارد؟ مگر می­شود وعده پاداش میلیونی در قبال کسب پیروزی داد و در همان حال از بازیکن انتظار داشت که «آرام» باشد و خشونت به خرج ندهد. به ازای یک باخت، دهها نوع جریمه و تنبیه پیش بینی می­کنند و انتظار دارند که «مهربانی» بر ورزشگاهها و ورزشکاران حاکم باشد.

جمع کنید این بساط را تا بیش از این دامن «اخلاق» آلوده نگردد.