هر چه مقــدس تر بهـــتر!
انقلاب اسلامي مبداء نوين ورود مفاهيم مذهبي و مقدس به زندگي اجتماعي مردم ايران شد. گرچه پيش از آن نيز عناصر مذهبي بخش مهمي از تعاملات مردم محسوب مي شدند. اما اين بار شكل رسمي تري به خود گرفت و به اصطلاح "مذهبي بودن" به گفتمان معمول جامعه مبدل شد. پس از اين بود كه ورود مظاهر ديني و يا منتسب به دين به عرصه اجتماع سرعت بيشتري به خود گرفت. به يكباره نمادهاي مذهبي عموميت يافته و در جاي جاي جامعه نمود يافتند. در سال هاي نخست با تاثيرپذيري از فضاي آرمانگرايي انقلابي، جهت گيري اصلي بر محور آرمانها و تغييرات محتوايي در نظام زندگي قرار گرفت ليكن از مظاهر نيز غفلت نشد. مردم انقلابي، شديداً در پي مشاهده تاثيرات نظام اسلامي در عرصه اجتماع بودند. اما ديري نپائيد كه اين تناسب به هم خورد و توجه به ظواهر و پوسته، در معادلات منتهي به ساختن جامعه، ارجحيت يافت. هر چند در اين مقطع نيز رگه هايي از ميل به عملي ساختن الگوهاي اسلامي در بطن نظام مشاهده شد...
بكارگيري افراطي مفاهيم و عناوين مقدس و منتسب به مذهب در جامعه امروز، ظاهراً نشان از اسلامي شدن نظام زندگي دارد ولي به واقع قوتش در همان سطح ظواهر است و بس.
به اطراف خود كه بنگريم انبوهي از عناوين و نمادهاي مقدس را مشاهده مي كنيم كه در تلاش براي «اسلامي نماياندن» جامعه به كار گرفته شده اند بي آنكه آن روي سكه عيان باشد. در اين سالها ذهنيتي بر متوليان و مديران جامعه حاكم شده است مبني بر اينكه هر چه بكارگيري «مقدسات» بيشتر باشد، مردم نيز به همان نسبت «مسلمان تر» شده اند. بر اين اساس است كه مي بينيم با بدسليقگي تمام، الفاظ و نمادهاي مقدس ديني را بر هر جاي مناسب و نامناسب كوفته اند. خيلي هم مسرورند از اينكه در مسير ديني كردن زندگي مردم گام هاي مهمي برداشته اند.
در همین شهر تبريز، اسامي مشهورترين بيمارستانها را بنگريد. برای مثال پندار بر اين بوده است كه اگر نام امام خميني(ره) را بر متراكم ترين بيمارستان منطقه بنهند، نام امام(ره) را پرآوازه كرده و شخصيتش را ارج نهاده اند. غافل از اينكه روزانه تلخ ترين خاطرات هزاران نفر از مردم آذربايجان و استانهاي همجوار در همين بيمارستان رقم مي خورد. یعنی تا نام امام خميني(ره) به زبان آيد، بلافاصله مرگ و يا عليل شدن عزيزان بر پرده ذهن ظاهر مي شود و اين لابد خدمت بزرگ به امام خميني(ره) است!! چند قدم بالاتر بيمارستاني به نام شهيد قاضي طباطبايي قرار دارد كه محل تردد بيماران صعب العلاج سرطاني است و چگونه مي توان از مردمي كه به جنگ سرطان مي روند و غالباً مغلوب مي شوند انتظار داشت كه نام شهيد قاضي طباطبايي را با ماندگارترين لحظات زندگي خود قرين ببينند؟! بيمارستان شهيد مدني، بيمارستان شهدا، صندوق قرض الحسنه ثامن الائمه و ... اخيراً در يكي از خيابانهاي اصلي شهر تابلويي ديدم با اين متن: «کلینیک تخصصي ترك اعتياد باب الحوائج».
ادارات و سازمانهاي دولتي هم كه پيشتاز بكارگيري مقدسات هستند و لابد پيشتاز اعمال اسلامي!
امروز كم نيستند افرادي كه گمان مي كنند هر چه بلندتر در بيخ گوش كسي فرياد بكشند، بهتر خواهد شنيد. و كم نيستند كساني كه خيال مي كنند هر چه استفاده از سمبل ها و نمادهاي مذهبي در كوي و برزن بيشتر باشد، اسلام نيز گسترش مي يابد!
افراط و بدقوارگي در موضوع مقدسات، دلزدگي مفرطي نيز پديد مي آورد كه رشحاتي از اين وضعيت را در اطراف خود نظاره گر هستيم. اي كاش اسلام را بفهميم و آنگاه خواهيم ديد كه نسيم جانبخشش چگونه در دلها خواهد وزيد.