رژه ی تلویزیونِ یک نفره بر روی غفلت های ما
آقای به اصطلاح مبارز، در امریکا نشسته و به مدد دلارهای خونرنگ یانکیها، مثلاً شبکهی تلویزیونی راه انداخته برای «آذربایجان». صبح تا شب حرف میزند تا به زعم خود، خط بدهد مردم آذربایجان را. این شبکهی یک نفرهی یک دوربینه، با تکیه بر مشتی فحش و ناسزا نسبت به ایرانیان و مسئولین نظام، درصدد است تا خود را دلسوز آذریهای ایران بنمایاند. زلزلهی اخیر هم که رخ داد، با شور و شعف خاصی، از خدا خواسته، برنامههای عادی! خود را قطع کرده و با دستاویز قرار دادن برخی ضعفها در جریان امدادرسانی به زلزلهزدهها، در پی هدف اصلی خود تقلا میکند.
تحریک احساسات ضدایرانی در آذریها و ارتباط دادن ضعفهای امدادرسانی به انگیزههای قومی، محور فعالیت این شبکه است در این روزها.
بدنبال برخی غفلتهای تبدیل به عادت شدهی رسانهای در روزهای اول، امثال این شبکه، از آب گلآلود ماهی گرفته و به دنبال مخاطب میگردد. توفیقش در جلب مخاطب، اگرچه چشمگیر نیست اما بعضیها که بستر پذیرش رسانههای آن سوی مرز را دارند، پای این شبکه و امثال آن هستند؛ بویژه در میان آذریهای پایتختنشین.
هر چه ما دچار غفلت رسانهای میشویم، این شبکههای درِ پیت، بیشتر به عنوان رسانهی موثر شناخته میشوند. وقتی ما نمیتوانیم از فرصتهای بوجود آمده، بهرهی مطلوب ببریم، قطعاً نباید گله کنیم از شیوع استفاده از شبکههای اینچنینی. ما جدی نگرفتهایم رسانه را؛ برای همین هم اصلاً به دنبال رفع نیاز مردم به رسانه نیستیم. در پی خلاقیت نرفتهایم و با همان فرمهای کلیشهای چند سال پیش، روشنگری میکنیم به اصطلاح. به قدری منفعل میشویم گاهی که حتی نمیتوانیم حجم عظیم و متنوع کمکرسانیهای مردمی و دولتی به زلزلهزدهها و مجاهدت مخلصانهی نیروهای انقلاب را در مناطق زلزلهزده، پتکی کنیم بر فرقِ اجنبیپرستهایی که در روزهای سخت ملت ایران، آغوش اروپا و امریکا را ترجیح دادهاند و بعد هم با پررویی تمام شروع کردهاند به دلسوزیهای آنچنانی.
گافهای پیدرپی رسانهای ما در بزنگاههای مختلف، فرصتهای مغتنمی را از ما میگیرد که هزینههای زیادی نیز به دنبال دارد. باید به ظرفیت رسانهای جمهوری اسلامی، تکانی اساسی داد... باید که طرحی نو درانداخت؛ وگرنه همچنان باید به منفعلانه بنشینیم و عرصه را تماشا کنیم.