«بیزیم کند»؛ سرگرمی با طعم روستا بجای عدالتخواهی
اینها همان روستاهایی هستند که تا چندی پیش تصاویرشان را از تلویزیون تماشا میکردیم برای سرگرمی و دلخوشی! کوچههای تنگ و باریک روستاها را که میدیدیم، ذوقمان گل میکرد و شعری میخواندیم به یاد بچگیهامان... ما شهریهای از دود و دم کلافه هم، خانههای کاهگلی روستا را که میدیدیم، فقط در این اندیشه بودیم که کاش میشد برای تفریح و هواخوری به روستا رفت! نوستالژیبازی راه انداخته بودیم حسابی.
ما تماشا کردیم این خانهها را فقط؛ تماشا کردیم تا وقتمان بگذرد. تلویزیونمان هم در پوست خودش نگنجید از بس که تماشاگر داشت این تصاویر. تلویزیونمان «بیزیم کند» را ساخت فقط برای سرگرمی مردم. و نخواست نهیب بزند به مسئولجماعت که «آهای! آقای مسئول، این سقفها که میبینی، به بادی آوار خواهد شد بر سر این روستاییهای باصفای قانع. چه کردهای برای سرپناه این مردم آفتاب سوخته؟!»
تلویزیون نه تنها نهیب نزد، بساط مزاح و شوخی و بازی را در روستاهای ما به راه انداخت تا آقای مسئول را توهم بردارد که همه جا در امن و امان است و همه دلخوش و سرسلامت.
بگذارید بگویند که چشم دیدن موفقیت تلویزیون را در جذب مخاطب نداریم ما. بگذارید بگویند... خود بهتر میدانند اما که چه فرصتی را سوزاندند با «بیزیم کند»... میشد این برنامه را پایگاه عمران روستاهای آذربایجان کرد؛ میشد از فرصت رسانهی ملی برای هشدار به مسئولین خوابزده بهره برد؛ میشد اَجسام بیانگیزهای را که بر مصدر امرند، به تحرک واداشت تا به تکلیف خود عمل کنند در قبال روستاییان پاک و کمادعا؛ میشد... میشد...
«بیزیم کند» تلخیهای زندگی روستاییان ما را با نگاه فانتزیاش زدود. برای همین هم هیچ مسئولی بعد از دیدن «بیزیم کند» بیخواب نشد و بیقرار. مسئولین هم مثل همهی ما نشستند و «بیزیم کند» را تماشا کردند و خندیدند و خوابیدند.
«بیزیم کند» یقهی هیچ مسئولی را نچسبید به خاطر خانههای کاهگلی؛ با هیچ رئیس بانکی درنیفتاد بخاطر سردواندن آن روستایی سادهدل. بیزیم کند فقط سرگرم مان کرد...
میشد خیلی کارها با این تلویزیون کرد. میشد...
خیلی دوست دارم بدانم که آیا برنامهسازان تلویزیون ما، باز هم به همان سیاق قدیم به روستاهای آذربایجان خواهند رفت برای ساختن برنامهای سرگرمکننده یا که نه، متنبه خواهند شد و برای یک بار هم که شده خانههای کاهگلی روستاها را به تصویر خواهند کشید برای هشدار به مسئولین؟
پی نوشت:
«بیزیم کند» (روستای ما) از تولیدات شبکهی استانی آذربایجانشرقی است که بینندگان زیادی در خود استان و سایر مناطق آذرینشین کشور دارد. اجرای خوب و بیپیرایهی مجری برنامه، از عوامل جذب مخاطب برای این برنامه بوده. اما فقدان هدفگذاری مبتنی بر اصلاح وضعیت روستاها و اکتفا به جنبههای سرگرمیآفرینی، «بیزیم کند» را به یک برنامهی فانتزی تبدیل کرد. این یادداشت کوتاه، صرفاً تلنگری است به رسانهی ملی که بدون راهبرد خاصی در حوزهی عدالت، دچار روزمرگی و ابتذال شده است.