خط و نشانهای مدیرانه؛ لکنتهای رسانهای
اشاره: چند روز پیش دو نفر از خبرنگاران استان به دلیل انعکاس اخبار و مطالب مرتبط با مزار شهدای تبریز با شکایت یکی از مدیران، در دادگاه تفهیم اتهام شدند... این متن کوتاه، به درخواست یکی از دوستان خبرنگار که میخواهد به این بهانه، مسئلهی شکایتهای مکرر مدیران از اهالی رسانه را بررسی نماید، نوشته شده است.
*
سیرهی مدیران و دستگاههای پولساز در نسبت با رسانههای استان، نوعاً مبتنی بر شیوهی «ارباب و رعیتی» و «فرماندهی و فرمانبری»ست. و هر رسانهای، احیاناً از این قاعده تخلف نماید، مشمول حصر و تحدید و تضییق میشود. دستگاههای پولساز این حق را برای خود تثبیت کردهاند که سمت و سوی حرکت رسانه را با مطالبات سطحی خود تنظیم کنند.
بر این اساس، رسانه تا زمانی برای مدیران استان، واجد اعتبار و احترام است که به گاو ایشان نگفته باشد یابو! اگر این خطا صورت گیرد، انگار که ذنبِ لایغفر کرده باشد رسانه؛ پتک شکایت را بالای فرقش میگیرند تا یا توبهنامه بنویسد و طلب عفو نماید یا در راهروهای دادگستری به انتظار بنشیند...
رسانههای استان، به حد کافی در لاک محافظهکاری فرو رفتهاند و در این وضعیت، انسداد آب باریکههای نقد در این رسانهها، توسط صاحبان قدرت، به واقع، شلیک تیر خلاص بر پیکر نحیف رسانه است.
کشاندن چند خبرنگار و اهل رسانه به دادگاه، آن هم با بهانههای غالباً غیرموجه، هر چند که حق مسلم مدیران محسوب میشود، اما تنها ثمرش، خاموش کردن کورسوی نقد است در رسانه. و چه خطری برای جامعهای در حال حرکت، بزرگتر از خاموش کردن چراغ نقد!
«لکنت گرفتنِ» رسانه در پی شکایتهای هدفدار دستگاههای پولساز، نتیجهای طبیعی است. و اصولاً هدف مدیرانی که به پشتوانهی منابع مالی در اختیارشان، قدرت فرماندهی و حتی «قیمتگذاری» بر رسانهها را یافتهاند، جز این نیست که معدود دریچههای انتقاد را هم گِل بگیرند تا بیدغدغه مدیریت کنند.
مدیران البته همواره مدعی بودهاند که با «نقد سازنده» موافقاند و با تخریب مخالف؛ اما بحث اینجاست که کسی از این آقایان، مختصات «نقد سازنده» را علنی نمیکند تا مدل مورد نظرشان تفهیم شود. تجربه نشان داده که اینها به اجتهاد خود همهی نقدها را تخریبی تشخیص دادهاند. بغض و غیظِ مستمر مدیران نسبت به منتقدین، گواه این اجتهاد مندرآوردیشان است.
حضور در دادگاه، فینفسه ناپسند نیست، اما وقتی مدیران، با زبان رسانه بیگانه میشوند و هر نگاهی غیر از دریافت خود را «تخریب» میدانند، دادگاهی شدن، چه نفعی به حال رسانه خواهد داشت؟!
مدیران کمتحملی را که نگاهشان به رسانه، چیزی در حد روابط عمومی یک نهاد خدماتیست، باید نسبت به جایگاه رسانه و اعتبارش متوجه ساخت. و گام نخست در اعادهی حیثیت از رسانهها را خود اهالی رسانه باید بردارند.
این مناسباتِ غیرعادلانه و غیرحکیمانه را باید متوقف کرد. و اصحاب رسانه، باید عزم جدی کنند برای بازیابی جایگاه حقیقی خودشان. نمیشود که از مدیران انتظار داشت، نگاهشان را به رسانه تغییر دهند، ولی خودِ رسانهایها،همچنان بر مدار قبلی بچرخند.