سهم محرومین تبریز از تیم داریِ شهرداری
اینکه نهادی مانند شهرداری، وارد حوزهی ورزش شده و در این زمینه سرمایهگذاری کند، محل بحث و دعوا نیست. اتفاقاً شهرداری، بر اساس وظایف و ماموریتهایش، مکلف به این کار است. اما سالهاست که شهرداری تبریز با در اولویت قرار دادن «تیمداری»، بخش اعظم توجه خود را معطوف به یک تیم فوتبال کرده و بودجهی قابل توجهی را هم برای این منظور هزینه نموده است. در همین سالی که گذشت، تیم فوتبال شهرداری تبریز، با به خدمت گرفتن چند مربی خارجی و داخلی و تعدادی بازیکن، در لیگ برتر حضور داشت و با وجود امکانات و هزینهی فراوان، نتوانست در لیگ برتر باقی بماند.
اگرچه هزینههای واقعی حضور این تیم در لیگ برتر، به صورت رسمی از سوی شهرداری اعلام نشده، اما روشن است که این رقم، درشت و میلیاردی خواهد بود.
این در حالی است که هنوز مشخص نیست حضور این تیم در لیگ برتر، دقیقاً چه نفعی برای شهر و شهروندان تبریز داشته و این سرمایهگذاری میلیاردی، با چه توجیه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... صورت گرفته است. آیا این هزینههای کلان، نمیتوانست در قالب دیگری به ورزش شهر تزریق شود؟ مثلاً آیا شهرداری نمیتوانست با این هزینه، دهها سالن و زمین ورزشی در مناطق مختلف شهر احداث کند تا به افزایش سرانهی ورزشی شهروندان کمک کرده باشد؟
امروز در شهر تبریز، هزاران جوان و نوجوان علاقمند به ورزش، بویژه فوتبال، به دلیل عدم وجود فضای مناسب ورزش، از خیر ورزش کردن گذشتهاند. این علاقمندان ورزش، همواره با توجیهی به نام «بیپولی» از سوی مسئولین مواجه بودهاند. و حالا با چشم خود میبینند که چه هزینههایی برای یک تیم چند نفره اختصاص مییابد. این پولها، از هر کجا آمده، به هر حال متعلق به بیتالمال است و این بیتالمال باید برای منافع عمومی هزینه شود.
براستی تیمداری، چه فضیلتی برای نهادی مردمی مانند شهرداری محسوب میشود؟ آیا مسئولین شهرداری، حقیقتاً به ضرورت تیمداری یقین دارند؟
ما نیز میدانیم که حضور تیمی در سطح اول فوتبال کشور، به نمایندگی از شهری بزرگ مانند تبریز میتواند فرصتهایی را برای شهر ایجاد کند، و مسئولین شهرداری بیایند و صادقانه به مردم بگویند که چه فرصتها و مزیتهایی را در پی هزینههای میلیاردی تیمداری، برای شهر و شهروندانش به ارمغان آوردهاند. کدام تحول در شهر، به واسطهی تیم داری شهرداری، رخ داده؟ اصلاً بیایند و بگویند که چه خدمتی به ورزش قهرمانی شهر کردهاند با تیمداری؛ این تیمِ پرهزینه، حتی در جذب تماشاگر _ که در مراتب ورزشکاری، کمبهرهترین هستند _ نیز موفق نبود.
اعضای شورای شهر، که قاعدتاً وکیل مردماند در مدیریت درآمدهای شهر، بفرمایند که محلات محروم شهر، چه بهرهای از اعتبارات حوزهی ورزش شهرداری دارند؟ اصولاً آیا مفهومی به نام «عدالت ورزشی» برای اعضای شورای اسلامی شهر و شهرداری تبریز موضوعیت دارد؟ اگر دارد، مصادیقش را بیان کنند. مثلاً بگویند که بر و بچههای محلاتی مانند احمدآباد، ملازینال، حیدرآباد، عباسی، ایدهلو و... سهمشان از هزینهای که برای مربی درجه سهای مانند «یسیچ» شده چیست؟
«تیمداری» بدجور مُد شده در این سالها. و در این مُدگرایی افراطی، نهادی مانند شهرداری که ریال به ریال درآمدش از مردم تامین میشود، گوی سبقت را از همه ربوده است. کسی هم نیست که در مقام نقد برآمده و اولویتهای شهرداری را برشمارد.