«سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی را تبریک و تسلیت عرض میکنم». این تمام حرفِ امام جمعهی [البته موقت]شهرم دربارهی شهید سید مرتضی آوینی بود در خطبه‌های این هفته. برای او چه فرقی میکند که آوینی که بود؛ برایش از روی تقویم نوشتهاند مناسبتهای هفتهی آینده را تا بگوید. یکیاش هم سالروز شهادت آوینی است.

بعضی وقتها فکر میکنیم حجاب معاصرت، مانع میشود تا ما انسانهای بزرگ همعصرمان را دریابیم؛ اما امروز که قریب دو دهه از شهادت سید مرتضی آوینی میگذرد، همچنان غربتش برقرار است. امام جمعهی [البته موقت] شهرم، کاش میدانست که او که بود و چگونه میاندیشید که اگر میدانست، نه یک جمله که دهها ساعت از او و آنچه شهود کرده بود برای نمازگزاران حرف میزد... حیف که همین امروز که باید او را بشناسیم نمیشناسیم؛ درست در بزنگاهی که به کشف و شهودش سخت محتاجیم، تفکرش را در حصار تقویم رسمی محبوس کردهایم.

امروز که جبههی حق و جبههی باطل، به وضوح پنجه در پنجه افکندهاند، سردارانی همچون آوینی، میتوانند استراتژی نبرد را ترسیم کرده و برگ برندهی جبههی حق باشند در این مصاف سخت. او رصدگری بیمانند است که اردوگاه غرب مدرن را با تمام ابعاد و مختصاتش زیر نظر گرفته و گرای نقطه به نقطهاش را میداند... ولی افسوس که ما و بزرگترهای ما، از آوینی جز صدایی مرطوب و مسحورکننده نمیشناسیم...

+ بعضیها نام آوینی را به برکت تقویم رسمی کشور، گاهی میبینند که همین هم غنیمتی است. امسال اما، طی یک حرکت مدبرانه، روز شهادتش از 20 فروردین به 21 فروردین منتقل شد تا آوینیشناسانِ تقویمی، همین آب باریکه را هم گم کنند.