«ساکنان غیررسمی» و خیالی به نام عدالت
حاشیه ای بر یک مطالبهی دل آزار
در برنامهی مطالبهی این هفته، بحث بر سر وضعیت مسکن و شهرسازی در آذربایجانشرقی بود و مدیر کل مسکن و شهرسازی استان، بعد از چند ماه پیگیری و پیغام و پسغام، سرانجام به برنامه آمد. از بحثهای پیرامون مسکن مهر و واکنشهای عجیب و غریب مسئول محترم مسکن که بگذریم، موضوعی که برای بنده بسیار دردناک بود، نوع نگاه و قضاوت ایشان نسبت به موضوع «حاشیهنشینی» یا به بیانِ مسئول مذکور، «سکونتگاههای غیررسمی» تبریز بود. طرح این موضوع در مطالبه، باعث شد تا ایشان ما را متهم به بیاطلاعی از شرح وظایف مسکن و شهرسازی کرده و از پاسخگویی کامل به مسائل مربوط به «سکونتگاههای غیررسمی» شانه خالی کند. اما در همین حرفهای نصفه و نیمه، نکتهای از زبان ایشان پرید که حقیقتاً دردآور بود. گو اینکه مشابه همین حرف را قبلاً از زبان دیگرانی از مسئولین هم شنیده بودم. مسئول مسکن و شهرسازی استان گفت که این مناطق «غیررسمی»اند؛ یعنی اینکه ما اینها را به رسمیت نمیشناسیم که برنامه یا پروژهای را در آنها اجرا کنیم. چند قلم کاری هم که برای توانمندسازی این مناطق شده، به درخواست و با وام اعطایی «بانک جهانی»! صورت گرفته وگرنه ما «مجاز» به هیچ کاری در این زمینه نیستیم! یک منطق عجیب و غریب هم از زبان ایشان بیان شد که شنیدنش مایهی امیدواری! است انصافاً:
«بعضیها معتقدند که اگر به مناطق حاشیهای یا همان سکونتگاههای غیررسمی برسیم، دیگران را هم تشویق به مهاجرت به این مناطق کردهایم. یعنی اگر مردم ببینند که وضع حاشیهنشینها خوب شده، انگیزه پیدا میکنند برای مهاجرت»!
روشن است که با چنین منطقهای عجیبی، وضعیت منطقهای به وسعت 1500 هکتار و با جمعیتی بین 400 تا 600هزار نفر چگونه خواهد بود.
مردم قانع این مناطق، سالهای سال است که با مرارتها و سختیهای زندگی در «سکونتگاههای غیررسمی» ساختهاند، اما نمیدانند که چنین منطق مزخرفی بر بدنهی مدیریتی جامعه حاکم است. شکاف بزرگی که میان پایین شهر و بالای شهر ایجاد شده و به دنبالش، انواع مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی را به ارمغان آورده، حاصل این نوع تفکر متجددانهای است که امثال این مدیر و همقطارانش دارند.
بنده، هر چند که متهم به بیسوادی از سوی مدیر مسکن و شهرسازی استان شدم، اما افتخار میکنم که باعث و بانی افشای چنین منطق ناعادلانهای شدم. به این هم افتخار میکنم که به عنوان عضو کوچکی از برنامهی مطالبه، عاملی شدم برای انعکاس صدا و تصویر مردمی که «غیررسمی»اند و «بدون سند» زندگی میکنند! حتی اگر این تصاویر و حرف هایش به مدیر کل مسکن و شهرسازی استان مربوط نبود.
آقای مدیر کل! من بیسوادم و هرگز دنبال آن «سواد»ی که شما داریدش نخواهم رفت تا روزی روزگاری، پابرهنگانی را که از سر ناچاری و به جبر شرایط، در دامنهی عینالی ساکن شدهاند، غیررسمی ندانم!
من از سوی مدیر کل محترم و تمامی مدیرانی که منطقِ غیرمشروعِ مذکور را قبول دارند، از حاشیهنشینها عذر میخواهم؛ بویژه از شهید صدر قربانی، شهید توکل محمدزاده، شهید صادق جاویدی، شهید رسول سلیمی، شهید نصرالله یاری، شهید کریم نقوی، شهید محمدعلی دهقانزاده، شهید اسحق خدایی و از تمام مردانِ مردی که از این سکونتگاههای غیررسمی، فرمان امام امت را لبیک گفته و با پای برهنه به میدان جهاد شتافتند، عذر میخواهم.