چند روز پیش، یک افشاگری همه جانبه دیدم از سوی یکی از مشاوران سابق رئیس‌‌جمهور، که برایم خیلی قابل تامل آمد. مطالب متعددی را بیان کرده بود این مشاور سابق. در بعضی فقرات این افشاگری، اما مشخص است که دارد زور میزند برای اثبات مکنون قلبیاش؛ اما چون توان استدلال ندارد، در قافیهی شعری که سروده، مانده و در نتیجه به تناقض افتاده. این بندهی خدا، مثلاً خواسته که بیاعتنایی جریان کذا را به موضوع حجاب افشاء کند. فکر میکنید این افشاگری را چگونه و با چه منطقی به سرانجام رسانده؟ اینگونه: «[...] عملاً به موضوع حجاب بیاعتنایی میکند و القای بیاعتنایی دارد و عنوان میکند که این مسائل مهم نیست و مسئلهی ربا در جامعه از اهمیت بیشتری نسبت به این موضوع برخوردار است».

توجه فرمودید؟ از این استدلال چه برمیآید؟ مقایسه کنید «حجاب» و «ربا» را و اولویت بندی کنید این دور را نسبت به هم. طرف خواسته که ابرویش را درست کند، زده و چشمش را هم درآورده. آقای مشاور سابق، مثلاً خواسته که به دفاع از حجاب، به فلانی حمله کند، آن وقت آمده و از «ربا» مایه گذاشته. آن هم به این طرز ناشیانه و انحرافی! او ناخواسته و البته تحت تاثیر فضای «مخالفت بای نحو کان» چنان خبطی کرده که فکر نمیکنم قلباً بدان باورمند باشد.

در حرمت «ربا» چهها که نمیتوان گفت! مشهورترینش را که همین آقای مشاور سابق و امثالش به ما آموختهاند این است که رسول اکرم(ص) به علی(ع) فرمود: «یا على درهم ربا اعظم عندالله من سبعین زنیة...» یعنی: «اى على! یك درهم از ربا از نظر گناه و معصیت بدتر از هفتاد بار زناست».

از حضرت صادق(ع) هم روایت است که: «اذا اراد الله بقوم هلاكا ظهر فیهم الربا» یعنی: «هنگامى كه خداوند اراده هلاكت قومى را كند ربا در میان آنها ظاهر مىگردد».

... و دهها روایت مستند دیگر که گوش ما با آنها آشناست، هر چند که در عمل، به بیراهه رفتهایم.

نمیخواهم بگویم حجاب مهم نیست، اما انصافاً مقایسهی این دو (حجاب و ربا) مقایسهی مبتذلی است. اگر آقای فلانی گفته که «ربا مهمتر از مسئلهی حجاب است» پربیراه نگفته. تازه، از این عبارت، نفی حجاب هم برداشت نمیشود، بلکه در مقام مقایسه، پرداختن به مسئلهی ربا، ارحج از مسئلهی حجاب عنوان شده.

اگر مشاور سابق، نمیداند که «ربا» در اقتصاد ایران، چه فجایعی را به بار آورده، مایهی تاسف است و اگر میداند و ابراز نمیکند، شرمآور.

یک بار به یکی از بانیان راهپیمایی به نفع حجاب گفتم که دغدغهتان نسبت به حجاب ارزشمند است، اما جای تامل است که چرا شما و گروهتان، هیچگاه علیه رواج فحشایی به نام «ربا» در جامعه تجمع نمیکنید.

آیا دین فقط در حجاب خلاصه شده؟ آیا رواج روح تکاثر و ثروتاندوزی، که اتفاقاً یکی از اسباب گرایش به اباحیگری اخلاقی و فرهنگی نیز است، نمیتواند باعث اعتراض ما شود؟

بگذریم... غرض اینکه، بزرگانی که مدعی بزرگیاند، پیش از آنکه خون جلوی چشمانشان را بگیرد و زبان به انتقاد بگشایند، متوجه ابعاد ادعای خود باشند. اینگونه نیست که چون حالا قرار است به فلانی اعتراض کنیم، از هر ابزاری مایه بگذاریم. آنچنان هم داغ شویم که حکم قتل فلانی را در مجلس روضهی سیدالشهداء صادر کنیم و بعد هم بنشینیم مرثیهسرایی کنیم به حال «ولایتمداری»!