شعرهایی که در قافیهشان میمانیم
روایت است که: حاکمی دستور داد تا به فلانی هزار ضربه شلاق بزنند. محکوم رو به حاکم کرد که یا حضرتعالی شلاق نخوردهاید یا اینکه نمیدانید هزار چقدر است!
وقتی با خود «قرار» میگذاریم که با یک موضوع به هر قیمتی و تحت هر شرایطی، مخالف باشیم و از این مخالفت، به هیچ عنوان عدول نکنیم، در واقع کرکرهی «تفکر» و «انصاف» را همزمان پایین کشیدهایم. از این دو که بگذریم، بسیار اتفاق میافتد که این اخلاق (مخالفت بای نحو کان)، آدمی را ناخواسته و نادانسته و گاهی خواسته و دانسته، به مخالفت با خود هم وادار میکند! مسئلهی اصلی این است که فعلاً قرار است با فلان موضوع مخالف باشیم و باقی مسائل فرعاند.
فضای مخالفت بای نحو کان، ما را به موضعگیریهایی میرساند که ابعادش برای خودمان نیز قابل تصور نیست. به این نمیاندیشیم که آنچه میگوییم، الزاماتش چیست. نکند یکی از الزاماتش، تکذیب خودمان باشد!
کم نیستند چنین رویدادهایی در اطراف ما که نزدیکترینش به ما، مربوط میشود به قضیهی «خاتون». آنقدر حرف و حدیث داشت این ویژهنامه که میتوان از آنها چندین کتاب ساخت اندر باب حجاب و عفاف. اما از کنار برخی مواضع نمیتوان به سادگی عبور کرد و باید درشان تامل نمود. تاملبرانگیزترین موضع برای من، مبتنی بر این بود که برخی چهرههای سرشناس، انتشار این ویژهنامه را با اهداف انتخاباتی تحلیل کرده و تاکید داشتند که جریانی میخواهد با این روشها، آرای «بیبند و بارها»، «لاابالیها»، «بیدینها» و دیگرانی از این قماش را جلب کند.
این فرضیه دو قسمت دارد: 1.انگیزهی انتخاباتی 2. تلاش برای جلب آرای «بیبند و بارها»، «لاابالیها» و «بیدینها».
مخالفتی با این نظر که این نوع کارهای رسانهای، میتوانند کارکردهای انتخاباتی داشته باشند نیست و بعید نیست چنین باشد؛ اما آن قسمت دیگر را اگر بپذیریم، باید خیلی چیزهای دیگر را هم بپذیریم. از جمله اینکه باید بپذیریم که «بیبند و بارها»، «لاابالی » و «بیدینها» در این کشور آنقدر زیادند که میتوانند در نتیجهی انتخابات تاثیر بگذارند و برنده را تعیین کنند! بنابراین سرمایهگذاری روی این قماش، عامل تعیینکننده در سرنوشت انتخابات است.
حالا باید از صاحبان چنان دیدگاهی را به پاسخگویی واداشت و پرسید که پس چرا چنین؟ این همه «بیبند و بار»، «لاابالی» و «بیدین» در این مملکت اسلامی چه میکنند؟ اینگونه اگر باشد، همان بهتر که درِ مملکت را تخته کنیم و تحویل اجنبیها بدهیم.