«مدرسهی اسلامی» و «مدرسهی غیراسلامی» در جمهوری اسلامی
گویا جمعی از مدیران اسبق و سابق و فعلی آموزش و پرورش آذربایجانشرقی گردهم آمده و ضمن مرثیهسرایی برای «تربیت دینی دانشآموزان»، دست به ابتکاری زدهاند تا این روندِ نامطلوب را در آموزش و پرورش متوقف کنند. ابتکارشان هم این است که «کانون مدارس اسلامی» را با حضور مدارسی که «گرایش دینی» و «دغدغهی تربیتی» دارند تشکیل دهند! این ابتکار، البته اختصاص به خودشان ندارد و کپیبرداری از مجموعهای به همین عنوان در تهران است که چند سال پیش توسط جمعی از چهرههای سرشناس فرهنگی بنیاد نهاده شده...
مبتکرین مذکور، که خود پیشینهی قابل توجهی در مسئولیتهای مرتبط با آموزش و پرورش داشتهاند، بر این تصورند که با تشکیل چنین کانونی، مثلاً جبههای برای مقابله با «تربیت غیردینی» در سیستم آموزش و پرورش را سامان میدهند. گذشته از انگیزههای پنهانِ محتمل در چنین تصمیمی، توجه به چند نکته، خالی از فایده نخواهد بود:
1. این آقایان، که خود، سالهای متوالی، تولیت آموزش و پرورش دانشآموزان را داشتهاند، به عدم توفیق خود اعتراف کردهاند؛ اما در این اعتراف، ذرهای پشیمانی یا اعتذار از مردم دیده نمیشود. به نظر میرسد، چنین مدیرانی که به ناکارآمدی خود معترفند، باید به دادگاه ملت تشریف آورده و پاسخگوی سهلانگاریهای خود در قبال فرزندان ایران اسلامی باشند. جالب اینجاست که بعضی از این آقایان، همین امروز هم بر مسند مسئولیت تشریف دارند و در مقابل هر نقدی که متوجه عملکردشان باشد، با پررویی، خبر از توفیقات آنچنانی در تربیت دینی و اخلاقی دانشآموزان میدهند. مثلاً یکی از این حضرات، در گفتگویی در برنامهی «مطالبه» که اتفاقاً از تلویزیون محلی آذربایجانشرقی هم پخش میشد، برای دفاع از عملکرد تربیتی و پرورشی دورهی مدیریت خود بر آموزش و پرورش، به حماسهی مردمی «9 دی 88» اشاره کرده و آموزش و پرورش را عامل مهم شکلگیری آن حماسه دانست!
2. سردرمداران چنین ابتکاری، یا نمیفهمند یا خود را به آن راه زدهاند که با این پیشنهادِ چشمگیر، علناً و عملاً، جمهوری اسلامی را نظامی «سکولار» معرفی میکنند که باید برای تربیت دینی دانشآموزانش، «مدارس اسلامی» تشکیل شود! با این حساب، در جمهوری «اسلامی»، دو گونه مدرسه خواهیم داشت: «مدارس اسلامی» و «مدارس غیراسلامی»! درست همانند ترکیه و...
3. اکثر این حضرات، از قدیمالایام، صاحبان بزرگترین مدارس غیرانتفاعی منطقه بودهاند. به بیان بهتر، نخستین مدارس غیرانتفاعی را همین آقایان در تبریز راهانداخته و امروز از ثروتمندترین مالکان چنین مدارسی محسوب میشوند. سئوال این است: آیا متولی آموزش و پرورش استان، مدرسهی خودش را، که سالها از آن متنعم بوده، اسلامی میداند؟ آیا در مدرسهی خودش، تربیت دینی اتفاق افتاده؟ پیشنهاد میشود، آقای رئیس، مدیران مدارسی را که قرار است «اسلامی» باشند، به مدرسهی خودش برده و از نمونهی تحققیافتهی یک مدرسهی اسلامی را به آنها نمایش دهد.