چند وقت پیش در جریان گفتگو با یکی از مسئولین فرهنگی، از او پرسیدم: «نظرتان درباره‌ی «فرهنگ ویترینی» چیست؟» پرسشم با این ذهنیت بود که یک مسئول فرهنگی، حتماً‌ چنین عبارتی را شنیده و نظری هم درباره‌اش دارد. چند لحظه با بهت به من نگاه کرد و سپس شروع به صحبت نمود؛ «بله... واقعاً فرهنگ مبتذل غربی شایسته‌ی مردم ایران نیست...» این را که گفت، فهمیدم بنده‌ خدا تا حالا عبارت «فرهنگ ویترینی» به گوشش نخورده و حالا دارد تقلا می‌کند تا یک چیزی گفته باشد. در ادامه هم چند جمله از این تیپ جملات کلیشه‌ای گفت و...

او یک مسئول فرهنگی بود و سازمان تحت امرش، به آفت «فرهنگ ویترینی» مبتلا. اما خود و اطرافیانش حوصله نداشته‌اند برای یک بار هم که شده، هشدارهای رهبر انقلاب را در مورد فروغلطیدن دستگاه‌های فرهنگی، در دام فرهنگ ویترینی و تشریفاتی، بخوانند.

مدیر فرهنگی‌ای که از به‌روزترین دیدگاه‌های فرهنگیِ رایج در جامعه بی‌اطلاع است، قهراً به دام روزمرگی افتاده و با ذهنیت محصور و محدود خود به فرهنگ خواهد نگریست. این غفلت را شاید بتوان ناشی از «بتون‌زدگی» مدیران دانست. و «بتون‌زدگی» را می‌شود در رفتار مدیران فرهنگی دید. تا حرف از کارِ فرهنگی به میان می‌آید، بلافاصله از ساختمان و مجتمع و... سخن می‌گویند!