این هفته، در برنامه‌ی «مطالبه»، بحث بر سر مسائل زیست‌محیطی منطقه بود. و طبعاً نمی‌شد که از «محیط زیست» حرف زد و دل‌نگران وضعیت «دریاچه‌ی اورمیه» نبود. بنابراین بخش قابل توجهی از زمان برنامه به بررسی آخرین وضعیت این دریاچه اختصاص یافت و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست آذربایجان‌شرقی هم آنچه را که می‌دانست ‌گفت. با توجه به اینکه این، اولین برنامه‌ی جدی سیما در مورد وضعیت دریاچه‌ی اورمیه بود، قابل پیش‌بینی بود که نتوانیم آنگونه که باید به ابعاد مسئله بپردازیم. اما به هر حال، مجالی بود تا حداقل «طرح مسئله» شده و باب برنامه‌های بعدی در این باره گشوده شود.

در میانه‌ی بحث، یکی از نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی، روی خط آمد تا از اقدامات قوه‌ی مقننه در این موضوع بگوید؛ اگر از این نکته بگذریم که این نماینده‌ی محترم، بیش از هر اقدامی، به تلاش‌های «خود» اشاره کرد، نکته‌ی دیگری برایم خیلی عجیب آمد؛ با توجه به اهمیت ملی موضوع دریاچه و ورود عالی‌ترین مقام اجرایی کشور (رئیس‌جمهور) برای تدبیر امور، تصور بر این است که حتماً‌ نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی، هر روز با هم می‌نشینند و گفتگو می‌کنند و وضعیت را رصد می‌کنند و... اما خیلی زود متوجه شدم که از این خبرها نیست. از حرف‌های نماینده‌ی مذکور و واکنش‌های رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کاملاً روشن بود که اینها حتی یکبار هم کنار هم ننشسته‌اند تا «درد مشترک»ی به نام دریاچه‌ی اورمیه را درمان کنند. پس این همه جلسه که می‌گویند تشکیل می‌شود، با حضور چه کسانی‌ است؟ آیا فقط این نماینده از محتوای جلسات بی‌خبر است یا نمایندگان دیگر هم چنین‌اند؟

با مشاهده‌ی این وضعیت، خطاب به مهمان برنامه گفتم: «این هم از برکات مطالبه است که وسیله‌ی تماس نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی شد تا لحظاتی با هم سخن بگویند»!

آیا واقعاً دریاچه‌ی اورمیه برای «همه» مهم است؟