رکوردزنیِ قرآنی

«کوچکترین قرآن جهان با استفاده از نانو تکنولوژی، توسط 22 كارشناس و دانشجوي ايراني و مسلمان رشته الكترونيك در كشور انگلستان توليد شد. اين قرآن كامل در ابعاد 8/9 در 4/15 ميليمتر با نيم ميليمتر قطر داراي 625 صفحه به صورت 25 صفحه عمودي در 25 صفحه افقي است. براي توليد اين قرآن، 7 سال زمان با 10 هزار ساعت كار و حدود يك ميليارد ريال هزينه صرف شده است. اين قرآن كه از جنس كريستال ياقوت با خط عثمان طه تهيه شده توسط ميكروسكوپ با 10 تا 40 برابر بزرگنمايي قابل مطالعه است.»

نمی‌دانم از آن زمان (سال 1386) تا امروز، چند بار رکورد ساخت کوچکترین قرآن جهان شکسته است، اما تلاش برای رکورد‌زنی‌ها در حوزه‌ی قرآن به شدت ادامه دارد. (1)، (2)، (3)،...

در کنار تلاش‌ها برای هر چه کوچک‌تر کردن قرآن، سعی وافر هنرمندان برای بزرگ کردن قرآن هم جالب توجه بوده البته. (1)، (2)،...

در این میان، تبریز ما هم از قافله عقب نماند و توانست با ساخت بزرگترین رحل قرآنی کشور، نام خود را در فهرست «رکوردزنان قرآنی» ثبت کند: «بزرگترین رحل قرآنی کشور در ابعاد 140 در 45 پس از یک سال کار هنری در تبریز ساخته شد تا در روز هنر اسلامی _ سالروز شهادت سید مرتضی آوینی _ رونمایی شود. این رحل قرآنی به رهبر انقلاب اهدا خواهد شد.»

اسم این کارها «فعالیت قرآنی»ست. مشخصاً هم از سوی دولت و مراکز فرهنگی، برای این قبیل فعالیت‌ها هزینه می‌شود. «مسابقه‌ی کوچک‌سازی و بزرگ‌سازی قرآن» در حالی به اپیدمی تبدیل شده که جلساتِ نحیف قرآنی نیز بیش از هر چیز بر آموزش صوت و لحن و تجوید متمرکزند. در این شرایط، نشانی «جامعه‌ی قرآنی» را از که باید پرسید؟

آوینی‌شناسانِ تقویمی!

«سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی را تبریک و تسلیت عرض میکنم». این تمام حرفِ امام جمعهی [البته موقت]شهرم دربارهی شهید سید مرتضی آوینی بود در خطبه‌های این هفته. برای او چه فرقی میکند که آوینی که بود؛ برایش از روی تقویم نوشتهاند مناسبتهای هفتهی آینده را تا بگوید. یکیاش هم سالروز شهادت آوینی است.

بعضی وقتها فکر میکنیم حجاب معاصرت، مانع میشود تا ما انسانهای بزرگ همعصرمان را دریابیم؛ اما امروز که قریب دو دهه از شهادت سید مرتضی آوینی میگذرد، همچنان غربتش برقرار است. امام جمعهی [البته موقت] شهرم، کاش میدانست که او که بود و چگونه میاندیشید که اگر میدانست، نه یک جمله که دهها ساعت از او و آنچه شهود کرده بود برای نمازگزاران حرف میزد... حیف که همین امروز که باید او را بشناسیم نمیشناسیم؛ درست در بزنگاهی که به کشف و شهودش سخت محتاجیم، تفکرش را در حصار تقویم رسمی محبوس کردهایم.

امروز که جبههی حق و جبههی باطل، به وضوح پنجه در پنجه افکندهاند، سردارانی همچون آوینی، میتوانند استراتژی نبرد را ترسیم کرده و برگ برندهی جبههی حق باشند در این مصاف سخت. او رصدگری بیمانند است که اردوگاه غرب مدرن را با تمام ابعاد و مختصاتش زیر نظر گرفته و گرای نقطه به نقطهاش را میداند... ولی افسوس که ما و بزرگترهای ما، از آوینی جز صدایی مرطوب و مسحورکننده نمیشناسیم...

+ بعضیها نام آوینی را به برکت تقویم رسمی کشور، گاهی میبینند که همین هم غنیمتی است. امسال اما، طی یک حرکت مدبرانه، روز شهادتش از 20 فروردین به 21 فروردین منتقل شد تا آوینیشناسانِ تقویمی، همین آب باریکه را هم گم کنند.